مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

اینجا خانه‌ی مجازی من است ، روزنه‌ای برای دیدنم و ، دیدنم...
شعرهایم را اینجا جار می‌زنم. از کتاب «مافیای سیر و سلوک» و هرچه پس از آن نوشتم.

هر روز چند خطی از روزمرگی‌هایم را هم در«قسمت بالای وبلاگ» می‌نویسم و کمی بعدش پاک می‌کنم. هر روز که باید چیزی به ما اضافه شود.

×اگر دوست دارید فقط قالب یا گونه خاصی از اشعار برای شما نمایش داده شود، در قسمت ««کلمات کلیدی»» در زیر ، روی آن کلیدواژه کلیک کنید×

آخرین مطالب
پیوندها

منِ در من افتاده

سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۱۱ ب.ظ

بیا از درونم برو ساده امشب

ولم کن که من در من افتاده امشب

شبیه یک اعجاز در عمق آلت

گمان می کنم بیوه ای زاده امشب

برو تا بدانم که یک واژه ی نر

نهادینه شد در توِ ماده امشب

اسیر نماندن شو از بوسه بگذر

برای لب مردِ آزاده امشب

تمام دلت درد دارد به من چه؟

ببین مرهمی نیست در باده امشب

ببین قرص ها عین حل معما

به احساس من حکم را داده امشب

ولم کن برو، گیر کردم، گرفتم

شبیهِ تن و قبر آماده امشب

عجیب است نه؟ یک جهان کوه خارا

برای کمی بغض واداده امشب

 

«ناصر تهمک»

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی