مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

اینجا خانه‌ی مجازی من است ، روزنه‌ای برای دیدنم و ، دیدنم...
شعرهایم را اینجا جار می‌زنم. از کتاب «مافیای سیر و سلوک» و هرچه پس از آن نوشتم.

هر روز چند خطی از روزمرگی‌هایم را هم در«قسمت بالای وبلاگ» می‌نویسم و کمی بعدش پاک می‌کنم. هر روز که باید چیزی به ما اضافه شود.

×اگر دوست دارید فقط قالب یا گونه خاصی از اشعار برای شما نمایش داده شود، در قسمت ««کلمات کلیدی»» در زیر ، روی آن کلیدواژه کلیک کنید×

آخرین مطالب
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترانه دلم تنگه» ثبت شده است

توی تختم ، خون می پاشم

توی حبسم ، تا رها شم

تا بمیری ، تا نباشم

دلم تنگه

دلم تنگه

دلم تنگته

مثل سرباز ، توی برجک

میل خاصی به پرچم ندارم

مثل مادرِ، بچه مرده

زائیده م و هیچم ندارم

سال خشکی ، سال درده

من ولی بارون کم ندارم

دلم تنگه

دلم تنگه

دلم تنگته

توی کافه ، تو خیابون

تو هرندی دودی بگیرم

غصه درسه ، من کلاسم

تا مجازاً مودی بگیرم

نوش جونت ، خوب بودن

بد بشم که از حال خوب سیرم

دلم تنگه

دلم تنگه

دلم تنگته

 

«ناصر تهمک»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۵۰