مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

اینجا خانه‌ی مجازی من است ، روزنه‌ای برای دیدنم و ، دیدنم...
شعرهایم را اینجا جار می‌زنم. از کتاب «مافیای سیر و سلوک» و هرچه پس از آن نوشتم.

هر روز چند خطی از روزمرگی‌هایم را هم در«قسمت بالای وبلاگ» می‌نویسم و کمی بعدش پاک می‌کنم. هر روز که باید چیزی به ما اضافه شود.

×اگر دوست دارید فقط قالب یا گونه خاصی از اشعار برای شما نمایش داده شود، در قسمت ««کلمات کلیدی»» در زیر ، روی آن کلیدواژه کلیک کنید×

آخرین مطالب
پیوندها

بیا

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۲۶ ب.ظ

 بیا ، و باور بکن

از یک شکمِ گرسنه شده

از همرزم‌های یک جوانِ کشته شده

بیشتر شورَت را می‌زنم

می آیی یا تو هم شبیه تمامْ شدنِ یک ذهنِ پرخاشگرِ ناامید ، دورِدور پرسه خواهی زد؟

بیا ، این شهر هی آدم می‌خورد

و من در این راستای کج و کوله هضم نمی شوم که بیایی

بیا ، هر چند در اسیدی شدنم زخم می شوم

بیا برای تو از بی خیال شدن بگویم

بیخیالِ خیال های بی جواب

بگویم از اینکه چقدر روزانه مثل چرخ های یک تاکسی پیچانده می‌شوم از سمت راننده تاکسیِ دودآلودِ عصبانی ، در راه آزادیِ معده‌ی خانواده‌اش

بیا تا ببینی که سر تا به سر خر شدم

کنامِ پلنگان و شیران و ویران و آزاده‌جو

دلیران ایران و کشور شدم

بیا ، تا صبح برایت ترانه های شادمانه...

اصلاً به تو یک من خواهم بخشید

پاسخ نده ، می دانم

باهم زندگی که هیچ کمترش هم...

بیا لااقل من تو را و تو مرا

به گور آمد و رفت های‌مان بسپاریم

ولی بیا

 

«ناصر تهمک»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی