مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

می بوسمت هرچند خواهم کشت فکرت را...

مافیای سیر و سلوک ( شعر )

اینجا خانه‌ی مجازی من است ، روزنه‌ای برای دیدنم و ، دیدنم...
شعرهایم را اینجا جار می‌زنم. از کتاب «مافیای سیر و سلوک» و هرچه پس از آن نوشتم.

هر روز چند خطی از روزمرگی‌هایم را هم در«قسمت بالای وبلاگ» می‌نویسم و کمی بعدش پاک می‌کنم. هر روز که باید چیزی به ما اضافه شود.

×اگر دوست دارید فقط قالب یا گونه خاصی از اشعار برای شما نمایش داده شود، در قسمت ««کلمات کلیدی»» در زیر ، روی آن کلیدواژه کلیک کنید×

آخرین مطالب
پیوندها

تنهایی

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۳۰ ق.ظ

 _ می‌شود نصیحت کرد ، در فضای تنهایی

یا بمیر و یا برکن ، ریشه های تنهایی

تیره‌ ای و مردابی ، بی صداتر از مرگی

می‌شوی فقط تنها ، با خدای تنهایی

از جهانِ ما دوری ، گوشه‌گیر و مهجوری

از خلع که سرشاری ، با گدای تنهایی

کنجِ غم کشیدی سر ، دیدنت کسی سر زد؟

جز کسی که می کارد ‌، ردّ پای تنهایی؟

می کُشی محبت را ، در فضای اندوهت

یا هوای احساست ، در هوای تنهایی

+قلب من پر از گل شد، از دمی که می‌چینم

روی صفحه‌ای از غم ، غنچه های تنهایی

ماده_قلب و نر_هوشم ، کرده باهم آمیزش

زاده شد همان تنها ، از لقای تنهایی

در چاهْ پس از چاله ، مجمعید یا پاره؟

رخنه ای نشد پیدا ، لابه‌لای تنهایی

 

«ناصر تهمک»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی