خنده ی بعد از ظهر
جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۴:۵۳ ب.ظ
برای خنده ی در بادِ بعدِ ظهرِ بهار
دلم برای تمامِ ترانه ها تنگ است
برای گوشه ی چشمت کنارِ انگشتم
برای تک تکِ نه ها ، بهانه ها ، تنگ است
دلم برای سوال های بچگانه ی ما
برای گوشه ی آرامِ خانه ها تنگ است
برای موی تو و عطر و حسِّ دل دلِ من
برای لمس تمامِ جوانه ها تنگ است
برای ترس تو از گربه در چمن، در شب
برای شرمِ تو از بی نشانه ها تنگ است
برای وقتِ خیال بافیِ بدونِ هوس
برای خواب تو در این زمانه ها تنگ است
برای بوسِ تو با لج گرفتنت گه گاه
برای تکیه ی تو روی شانه ها تنگ است
شبیهِ حسِّ کبوتر ، میانِ تابستان
دلم برای لبِ خیسِ دانه ها تنگ است
برای ابرویِ درهم کشیده ات از قهر
برای دیدنِ قوسِ کمانه ها تنگ است
برای منتظرم بودنت... که تا ابد و...
دلم برایِ تمامِ ترانه ها تنگ است
«ناصر تهمک»
۹۹/۰۱/۰۸