دیدار
چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۱۹ ب.ظ
جایی میان یک عمر , یک تکه از زمان را , که جا نهاده باشیم
من کودک خودم را , تو کودک خودت را , بر باد داده باشیم
با حالتی گرفته , با خندهای شکسته , تنها نمرده باشیم
من غصهی خودم را , تو غصهی خودت را , یک عمر خورده باشیم
خواهیم دید هرگز , این بازی مزخرف , در اختیار ما نیست
ما کشتهایم هم را , ما مردهایم از هم , هرچند کار ما نیست
من میشناسمت از... , تو میشناسیام با... , لحنی که پشت لبهاست
من هم هنوز شاعر , تو پر چروک شیرین , این عادت رطبهاست
دیگر نمینویسم , این شعر آخرم بود , هرچند هستنم را
میافتیام به لرزه , لیلیِ سبزهی خشک , توبه شکستنم را...
"ناصر تهمک"
خیلی زیبا بود 👏