هبوط در اتوبان
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۹، ۰۸:۱۹ ب.ظ
تقاصِ بی کسی ام را به خواب پس دادم
شبی که فکر تو را روی فرش افتادم
میان مزمزه ی عالیِ تَوهّم ها
شبیه حسّ پس از امتحان که آزادم
به بحث با تو که «اصلاً منم خدای لبت؟»
و ترسِ ساکتِ بی منطقت پس از دادم
کنار خطّ اتوبان و نفرت از جنجال
هبوطِ بوسه ی تو روی گونه در بادم
اسارتِ تو و مرگ آفرینِ خوشحالی
تو تیغ زاده ی انشان ، خرابیِ مادم
گذارِ وحدت عشقت ، کسی که ناهنجار
گذشت از همه ی کودکانه ی شادم
گریستم به تو شب ها ، به گریه در حمام
شبیهِ دخترِ حائض به خیسیِ چادم
شبی که بی تو ام «از لرزه چند مثل من اند؟»
هزار مرد خرابم یکی که آبادم
نه روز مانده نه شب ، روز بی کسی ، حتی
تقاصِ بی کسی ام را به خواب پس دادم
«ناصر تهمک»